جنگ رسانه ای دشمن



سردمداران هیئت حاکمه کاخ سفید موجودات رذل و بی مایه ای هستند که نمی خواهند ترس و شکست های پی در پی خود را از ایران علنی کنند آنها تا قبل از انقلاب اسلامی ناراحتی های خود را با قدرت خود از بین می بردند ولی اینک در مقابل تفکر انقلابی ایران ذلیل و درمانده شده اند در حقیقت آنها از تفکر انقلابی و روحیه جهادی سپاه می ترسند لذا مجبور شده اند شکست و حقارتشان از ایران را در پشت ترسی آمیخته به شرم در پشت تهدیدات تو خالی خود پنهان کنند برای همین هم سپاه را در لیست تروریست ها قرار داده اند این میمون های مقلد صهیونیستی بعد از چهل سال دشمنی با تفکر انقلابی مردم ایران هیچ فرقی نکرده اند آنها هنوز هم احمق های ترحم انگیزی هستند که فکر می کنند می توانند ناراحتی های خود را با قدرتشان از بین ببرند.



امشب شب سیزده رجب روز جمعه سال سی ام عام الفیل است و نقطه عطفی در تاریخ بشر دارد بوجود می آید و جهان به لحظه حساس تاریخ خود رسیده است نوزادی که در نسل ابراهیم خلیل(ع) ریشه دارد در خانه کعبه متولد شده و جهان دارد به سوی سرنوشت خود به پیش می رود سرنوشتی که قلم قضای الهی تحولی درخشان بر آن ترسیم کرده است.

وجود با برکت و ارزشمند حضرت محمد (صل اله علیه و آله و سلم) داشت زمینه نزول قرآن را فراهم می کرد و به موازات آن، زمینه پیدایش انسانی که قرآن را در خود تجسم دهد باید فراهم می شد حضرت محمد(ص) داشت مراحل کمال خود را می پیمود تا موفق به تسخیر آخرین قله کمال گردد و آماده بعثت شود.

ده سال دیگر قرآن از عدالت سخن خواهد گفت و این علی(علیه السلام) است که باید این عدالت را در همان سطحی که خدا خواسته در وجود خویش تجسم دهد تا مردم آن را که می شنوند ببینند.

حضرت محمد(ص) برای ایجاد این تحول در راه تربیت انسانها به دو عامل نیاز قطعی داشت یکی قرآن و دیگری عترت پیامبر بود و علی(ع) شاخص ترین فرد عترت است، این کعبه نبود که شکافته می ‏شد آغوش خدا بود که برای تحویل دادن علی(ع) به آفرینش خویش گشوده می شد.

یا فاطمه بنت اسد(س) هم اکنون کعبه از شوق حضور طفل تو سینه خواهد شکافت، عظمت کودک تو آسمان ‏ها را به زانو در خواهد آورد، او کامل کننده دین احمد و سنگ صبور محمد(ص) است کسی که بیابان‏ های خشکِ ظلم و تبعیض را به سر سبزترین باغ‏ های عدالت پیوند خواهد زد.

به یک باره سنگ های خارای دیوارهای بیت العتیق کعبه آغوش گشودند دیوارهای خانه کعبه که مرکز عالم و کانون س زمین است با لبخندی لب باز کردند و نام علی(ع) را همچون کلامی مقدس بر زبان آوردند، فاطمه بنت اسد(س) به درون خانه خدا فراخوانده شد تا زیباترین تولد تاریخ بشر به نام مبارک حضرت على (ع) ثبت شود کسی که سرفراز ترین قله معرفت است و به مریدانش می آموخت: رفعت یک انسان در آزادگی اوست.

و ای مولای ما تو به دنیا آمدی از خانه ای که صاحبش تو را برای شگفتی تمام کائنات آفرید گویا صاحب این خانه بیش از همه با تو نرد عشق می باخت که آغاز ماجرایت را از قلب خانه خویش رقم زد.

خوش آمدی ای نطق بلیغ توحید، نگاه کن که حضرت محمد (ص) چگونه دلگرمِ آمدن توست چگونه لبخند شکر بر لبان مبارکش نشسته است و ذوالفقار بی تاب رخسار تو به آتیه ای می اندیشد که چون عصای موسی در دستان تو اسطوره بیافریند، خروش رعد آسای ذوالفقارت در بدر حماسه بسراید، در خندق در برابر تمامی کفر بایستد، در فتح خیبر اعجاز بیافریند و آسمان و زمین را به تحسین وادارد.

خوش آمدی ای مرد روزهای سخت در راه، حضرت موسی(ع) هارون را داشت و باز در غربت بود، ای یاور رسول گرامی خداوند، حضرت محمد(ص) اما تو را داشت که بت های کفر را به خاک نابودی می کشاند، حضرت محمد(ص) تو را داشت که کعبه را از هر چه لات و عزی بود می تکاند و پرچم توحید را بر بامش برمی افراشت، موسی(ع) اگر تو را داشت سامری قبیله اش را فریب نمی داد و بنی اسرائیل را گوساله ای زرین از خود بی خود نمی کرد. 

بقیه در ادامه مطلب



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است، ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست، همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.

جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.

اکثریت مسئولین دولت شش سال است گوئی این سخنان امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) را فراموش کرده اند که فرمودند: مردان بزرگ که خدمت های بزرگی به مردم خود کرده ‏اند اکثر ساده زیست و بی ‏علاقه به زخارف دنیا بوده ‏اند و آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می‏ دهند و در مقابل زور و قدرت های شیطانی خاضع و نسبت به توده‏ های ضعیف ستمکار و زورگو هستند ولی وارستگان بر خلاف آنانند.

باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد، امامی که خود را در محضر خدا می دید، استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید، برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود، لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، او ایمان داشت‏ این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان است تا به مومنان بشارت دهد و به ظالمان هشدار .

 

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

ای سرور و سیده دو عالم یا فاطمه اهرا (سلام اله علیها) بعد از رحلت جانگداز پدر گرامی تان خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (صل اله علیه و آله و سلم) بود که شما بزرگوار زیرفشار سخت و ضربات روحی و جسمی شدید و پی در پی بودید و بدن و روح شما را مورد هجوم ساخته بود، شما در هم شکسته و بیمار گشته بودید، و حزن و اندوه بر هستی تان فرو رفته بود.

یا فاطمه جان (س) چگونه تو را زخم زدند که رخ از تمام اهل زمین پنهان کردی و فرمودی شبانه و پنهان دفن شوی، شهر مدینه، چه مدینه ‌اى بود که توانست چنین مصیبتى را تاب آورد و در هم نشکند، مگر نه شما والاترین محبوبه خداوند بودی، مگرنه رضاى خداوند در گرو رضایت شما بود، و غضب خداوند در گرو خشم شما، مگر نه شما رازآفرینش زن بودید و بهانه خلقت نسوان، مگر نه شما پاره تن پیامبر بودید و عزیز مسلم خداوند اعلا؟.

یا فاطمه (س) صبر لایتناهى خدا در جانکاه ‌ترین حادثه آفرینش در سوگ تو به تجلى نشسته است، یا زهرای مرضیه (س) ، شهادت می دهیم پس از رحلت پدر بزرگوارت، رسول خدا (ص) آنچه ندیدى آرامش بود و آنچه نیافتى مجالى براى فریاد زدن.

و چه حسرتی بزرگ‏ تر از بازماندن از محبت حضرت فاطمه زهرا (س) که رسول خدا(ص) خشم او را خشم خدا می ‏داند، و خشنودی او را خشنودی خدا، حضرت فاطمه (س) سکوتش برای خدا بود، فریادش برای خدا بود، لبخند و خشمش، صلح و قهرش همه و همه برای خدا بود.

اگر خداوند حضرت فاطمه (س) را برای آن مقطع زمانی پس از وفات رسول خدا (ص) انتخاب نکرده بود، و مبارزات آن بانوی بزرگ دو عالم، علیه غاصبان خلافت نبود،اسلام ناب تداوم نمی ‏یافت، سلامت دین و اصالت اسلام، در خطر جدی قرار می ‏گرفت، امامت و رهبری معصوم برای همیشه از میان می ‏رفت و ره‏ آورد رسالت نابود می ‏گشت.

برای ارزیابی نتیجه مبارزات حضرت زهرا (س) باید برای نسل امروز روشن شود،مگر مهاجمان چه می ‏خواستند؟ باید احتمالات یاد شده و اهداف اصلی و عمق توطئه برملا شود، که چقدر غاصبان خلافت توانستند به اهداف  خود برسند، و فاطمه (س) چقدر با اهداف شوم آنان آشنا بود، چگونه با آنها به نبرد برخاست، و سرانجام کدامیک پیروز شدند؟ حضرت فاطمه(س) یا غاصبان خلافت ؟.

بقیه در ادامه مطلب  

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

موعدش رسیده بود در هواپیما باز شد نوری بیرون آمد قامت افراشتۀ مردی که استقلال و آزادی ایران را با خود به ارمغان آورده بود بر پلکان هواپیما ظاهر شد امام پله ها را پائین می آمد حکم پیری داشت که عبا بر می کند شکاف انداخت و از تخته در نفوذ کرد به دلهای مشتاق عاشقانش، همان دم پرنده ای در قفس سینه بال بال زد، بال زدن پرنده بیدارمان کرد آمدن امام حلاوت و سُکر صبح را داشت این تن دیگر مال ما نیست پیش از این هم نبود از محفظه چهارم وجود پریده بودیم به شاخه اول، این حالت را از قبل می شناختیم وقتی شعار می دادیم خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه توست یقین آدمی ما همانی نیست که نام ما را داشت پرده ای مخفی تر، تا موعدش نرسد پرده نمی افتد.

زمانی که امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) در پانزده خرداد سال1342 آن طور با صلابت و غرور آمیز نغمه های انقلاب را ساز کرد حماسه جاویدان انقلاب اسلامی ایران رقم خورد و پانزده سال بعد آن آوا ترانه غیرت مردم مسلمان ایران شد.

ملت به استقبال مرهمی آمده بودند تا جراحت دلهایشان را درمان کنند امام برای مردم رنج کشیده ایران یک منجی بود که ظهور کرده بود امام مردم ایران را زیر بال و پر خود گرفت و به روح پرتلاطم آنها آرامش می بخشید و صدای اسلام خواهی معنویت، استقلال و آزادی را در گوش جان ایرانیان طنین انداز می کرد.

امام آمد، امامی که نه برگشت می شناخت و نه توقف، مقدماتی راهی را هم که در پیش گرفته بود از قبل فراهم کرده بود با دلی سرشار از خلوص و ایمان، و با برهانی بُرنده علیه رژیم ستم شاهی در دلش دژی بنا کرده بود از صبر و توکل و امید، با سالها خستگی از رنج تبعید و فراق، با دلی پرامید و قدم هایی استوار و کوله باری از عزت و شرف بر دوش، امام خود جلودار شد ابراهیم وار تبر بر دوش گرفت و بُت های طاغوت زمانه را در هم شکست و لبخند عزت و شرف و ایمان را بر لبان مردم نشاند.

امام ثابت کرد که حراست از ارزش های انقلاب تکلیف مردمانی است که با ذوق و شوق و از جان دل با خدا معامله می کنند و از مرگ نمی هراسند امام آیه‌ های توانایی انسان را نوشت و سرود قدرت ایمان را نواخت با دلی سرشار از خلوص و ایمان لباس عزت و شرف و استقلال و آزادی را برای مردم ایران به ارمغان آورده بود، مردمی که مریدان واقعی راه امام راحل اند و هرگز به زنجیرهای گذشته بر نخواهد گشت.

بقیه در ادامه مطلب 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

شهید بزرگوار حاج حسن طهرانی مقدم: فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند.


 اشک چشمم رقص آتش می کند  --  یادی از خون سیاوش می کند

  هر که بیند اشک آتش زای من  --  پی برد بر درد ناپیدای من

 

آمریکائیان اگر بمیرند هم نمی توانند چنین دانشمندانی همچون شهید حاج حسن طهرانی مقدم بزرگوار و بزرگ اندیشه را تحویل بشریت دهند چون تمام افکار و ماهیت آنها بر مادیات بنا شده است آنها اصلا خیلی چیزها را نمی فهمند یا نمی خواهند بفهمند ولی انقلاب اسلامی فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان، عقل و شجاعت بوجود آمده است انقلابی که جلوه گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی اش همین بس که پایبند به اصول خود است صلح را مقدم بر جنگ می داند چون با این همه بیداد علیه آن هنوز سلاح اش در غلاف است، انقلاب اسلامی عهده دار منزلتی در جهان است که یکه و بی همتاست انقلابی که مبنا و مقصد دارد افق و حرکت دارد انقلاب اسلامی توانست، اسلام انقلابی را که ثمره اصلی آن بود را به یک ضرورت طبیعی و تاریخی و بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر کند.




[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

حصارهای بسته فکری، ساده انگاری های ی و خود بینی های فردی دولت نتیجه اش برجامی شد که منشاء آن دیپلماسی لبخند و ذلت بود مسئولان دولت اگر برای مردم عزت و سربلندی می خواستند باید خود عزت می داشتند تا بدانند به مردم چه چیزی می خواهند بدهند، این مسئولان نوکیسه دولت اگر می خواستند به مردم خدمت کنند باید معنی خدمت به مردم را می شناختند تا بدانند چگونه باید به مردم خدمت کرد، ولی و اکثریت مسئولان دولت اش نه معنی عزت را چشیده اند و نه معنی خدمت را درک کرده اند این دولت نه می تواند دیپلماسی انقلابی را درک کنند و نه دیپلماسی تکنوکراتی را بلد است فقط ادای میمون های مقلد تکنوکرات ها را در می آورد برای همین هم بود که برجام میدان باخت عقلانیت، درایت و دیانت این دولت شد.

آمریکائیان با نیرنگ زنده اند آنها همیشه ادله هایشان سست نظراتشان پر از شُبهه و تمَرُدشان خیانت کارانه است آنان قومی ناباور هستند و در کینه توزی یگانه عالم اند از همین رو زبان قاطعِ یک تمدار انقلابی برای مذاکرات با آنها لازم بود، چون انقلابی گری به نوعی یک دشمن شناسی است که در برابر دشمن معنا می ‌یابد.

آقای و هم فکران بی کفایت تر از خودش اگر کمی حکمت قاطی دیانتشان می کردند دچار عارضه بد فهمی نمی شدند اینک برجام و دنبالهِ نکبت بار آن نزد مردم ایران فقط مرگ دولت تدبیر را تداعی می کند چون دولت در برجام همه تحریم های بالفعل آمریکائیان را بالقوه کرد، برجام طعمه تله ای شد که آمریکائیان برای دولت تدارک دیده بودند چون دولت هر چقدر بیشتر به تار و پود برجام دست می زند بیشتر زخمی می شود.

و امان از گناه دیروز دولت که عذاب امروز ملت شده چون اکنون هیچ چیزی از برجام بدتر نیست جز دنباله آن و هیچ چیز از برجام خوب تر نیست جز تجربه گرفتن از آن، ما هیچ خیری از وعده های برجام که شنیدنش بزرگتر از خود آن است ندیدیم و هیچ خیری هم از تعهدات برجام که دیدنش کوچکتر از شنیدن آن است نخواهیم دید پس باید بسنده کنیم به هر چیزی که از برجام عیان است و خبر یافتن از خیانت هائی که در پس پرده برجام پنهان است و بهتر است تا دیر نشده دولت ذلت پذیر سیفون وعده های برجام را بکشد و در عوض بر انجام وعده های شش ساله غیر برجامی اش بیفزاید. 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

حضرت محمد مصطفی (صل اله علیه و آله و سلم) عرش نشینی بود که آمده بود تا فرش نشینان را هم با خود به عرش ببرد حق تعالی آن عزیز ارزشمند و با برکت را از میان امّی ها برانگیخت اما بشر تا ابد در مقابل علم خدادادی او اُمّی است، عزیزی آمد که با آمدنش شعر بشریت شعور پیدا کرد، او مهربان بود امین بود پاکدامن و عفیف بود، شجاع و دلاور بود دوستدار مستمندان و یتیمان بود او به لبخندی هر تنابنده ای را بنده خود می کرد، هر چه داشت با مستمندان قسمت می کرد، فقط یکی از بزرگترین دستاوردهای حضرت محمد (ص) که تا آن زمان هیچ کسی نیاورده بود جهانی کردن نعمت بزرگ خواندن و نوشتن و عالم گیر کردن علم و دانش در جهان آن زمان برای همه مردم عادی بود و اگر میلیاردها انسان عشق حضرت محمد (ص) را در دل دارند به این خاطر است که او هیچ وقت از شمشیر برای پیشبرد کارهایش استفاده نمی کرد برای همین هم هیچ پادشاه و امپراطوری قدرتمندی در تاریخ جهان نیست که همچون آن عزیز مورد اطاعت و احترام قرار گرفته باشد.

 

از زمان آدم ابو البشر تا زمانی که اسرافیل در صور بدمد کسی به منزلت حضرت محمد (صلوات اله علیه) نمی رسد و وجود اقدسش یگانه منبع فیض است و منجی آدمیان ازظلمات جهل.

 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

امام حسین (ع) : آیا نمی بینید که به حق عمل نمی گردد و از باطل دست نمی کشند اکنون باید هر انسان مومنی که در راه خدا گام بر می دارد به دیدار خداوند مایل باشد و به جهاد در راه خدا بشتابد من هم اکنون مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز مایه دلتنگی نمی بینم.

و اندر آنجا که باطل امیر است و اندر آنجا که حق سر به زیر است و اندر آنجا که دین و مروت پایمال و زبون و اسیر است راستی زندگی ناگوار است مرگ بالاترین افتخار است، و اندر آنجا که از ظلم و بیداد می کشد قلب مظلوم فریاد و اندر آنجا که ظالم به مستی بر سر خلق می کوبد آزاد مهر به لب نهادن گناه است خاموشی بدترین اشتباه است این اساس و مرام حسین است روح و رمز قیام حسین است، یا که آزادگی یا شهادت حاصلی از کلام حسین است شیعه او همین سان غیور است که تا ابد از زبونی به دور است، شیعه و تن به بیداد دادن! شیعه و مهر بر لب نهادن! شیعه و در مذلت فتادن! شیوه شیعه هرگز نه این است شیعه نبود هر آن کس چنین است زآن شهید سر از دست داده زآن فداکار در خون فتاده جاودان آید این بانگ پر شور لا اری االموت الا سعاده.


 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

مرگ بر آمریکا شعار نیست یک عقیده است شعوری ی است و هشداری دائمی برای آگاهی و هوشیاری مستمر در مقابل آمریکای جهانخوار و توطئه‌ های این کشور علیه مردم مظلوم ایران است فریاد دادخواهی مردم دشمن شناس ایران در گوش دنیاست مرگ بر آمریکا فرو ریختن خط دفاعی آمریکا و ضربه زدن به سلطه گری مزورانه آنهاست و تا آمریکای م و صهیونیست پرور هست مرگ بر آمریکا هم هست چرا که مرگ بر آمریکا تداعی کننده نابودی اسرائیل است، بعضی از کسانی که از روی سازش وادادگی یا خیانت و انتقام خواهان رابطه با آمریکا هستند و شعار مرگ برآمریکا را برنمی تابند دندان دردِ ملت انقلابی ایران هستند و دیدیم که در مذاکره با آمریکائیان مولودی به دنیا آوردند به نام برجام که فرزند حیلت و حماقت بود فهمیدیم که دولتمردان غیر انقلابی و تکنوکرات چندان به کار مردم و انقلاب نمی آیند دانستیم که یار امام راحل بودن دلیلی بر گمراه نشدن بعضی از آقایان کدخدا باور پذیر نیست.

روز سیزده آبان نماد استکبار ستیزی مردم ایران است روز برائت از کفار است با فریاد مرگ بر آمریکا، آمریکائی که نمادِ نفرت مردم ایران از جنایات ها، شقاوت ها و ددمنشی های آنهاست و خاطرات آن هنوز هم برای مردم ایران آزار دهنده است.

همه با هم در راه پیمائی سیزده آبان امسال: مرگ بر آمریکا 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

اربعین است و اهل بیت پیامبر (ص) بعد از چهل روز به کربلا رسیده اند چهل روز از اشک های کربلا می گذرد اشکی هایی که حاوی پیام فتح و جوانمردی اند، زینب (س) و امام سجاد (ع) با اسرای اهل بیت پیامبر (ص) آمده اند تا احیاگر پیام نامیان کربلا باشند.

این چهل روز زینب و امام سجاد (ع) و اهل بیت پیامبر (ص) و تمام مریدان راه امام حسین در سوگ ابرمردی نشسته اند که حیات اسلام مدیون بدن تکه پاره اوست، چهل روز از غروبِ غمِ شهادت شقایق ‌ها می‌ گذرد و سهم اهل بیت پیامبر(ص) اسارت، عطش، غربت و بیدارگری بوده است.

ای زینب قهرمان، ای زبان علی در کام و ای رسالت حسین بر دوش، تو می ‌شناسی آب نفرین شده ‌ای که محکوم معامله شوم دنیا پرستان شد، تو دیده ای زلالی اشکهای عباس را زمانی که آبهای مشک بر زمین ریخت و تمنای مشک ‌های سوراخ که آب آخرین بهانه ‌اش بود گرمای دستانی که آرزوی سقایی داشت و از شرم چشمان منتظر کودکان به خواب آب‌ ها رفت و به وعده ‌گاه برنگشت آسمانی که برای همیشه تاریخ با عظمت این فاجعه سیاهپوش شد.

اگر خون حسین (ع) و یارانش در عاشورا به زمین ریخت ولی با صبر زینب (س) در اربعین معنا یافت، حضرت زینب (س) سرافراز و صبور با فریاد رسای مرتضی گونه اش همه ظلم را تحقیر کرد و تاریخ را به اعجاب و تحسین وا داشت، چنان زیبا و پرمنطق در کوفه و شام سخن گفت ‌که قلب‌ های خفته را بیدار کرد و با اسارت آزادی بخش خویش دفتر ننگین بنی امیه را در پیشگاه عقل همه فرزانگان عالم گشود، صدایش زله وار بنیانِ شام را لرزاند سخنان زینب (س) در کاخ یزید و در میان مردم شامات از آن چه یزیدیان شرم زده هراس داشتند بالاتر و رساتر بود آب معرفت بود بر آتش جهل و گناه ، و کم است مسلمانی که در شامات مسلمانی اش را مدیون حضرت زینب (س) نباشد.

گاهی رنج و زحمت زنده نگه داشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست و رنج چندین ساله حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) از این قبیل است حضرت زینب سلام الله علیها فصاحت و بلاغت را از علی (ع) نجابت را از فاطمه (س) صبر و شکیبایی را از حسن (ع) و مظلومیت در عین ایستادگی را از حسین (ع) آموخته بود چنان که خاطره حماسه آفرینی هایش زینت بخش تاریخ کربلاست.

اینک تاریخ آمده است تا بعد از چهل روز همراه زینب (س) بغضش را بترکاند کاروانیان خاک کربلا را بر سر می ‌ریزند و زینب (س) در جستجوی گم شدگانش خاک کربلا را می ‌بوید، هوا را با تمام احساس خسته‌ اش لمس می ‌کند تا جای قامت علی ‌اکبر، دستان عباس، حنجره علی ‌اصغر و سر حسین (ع) را پیدا کند، زمین زیر پای زینب شرمنده نگاه زینب است، زینب تمام یادگار کربلا را با کاروان صبرش برای زیارت شهدای کربلا آورده است تا بعد از چهل روز بوی برادرش را نفس بکشد تا محکم‏تر و استوارتر از پیش خطبه ‏هایش را با تمام وجود فریاد بزند.

حضرت زینب (س) خسته است در گوشه ای می ‌نشیند آفتاب رمقی ندارد گویی از غروب غریبانه‌اش در روز عاشورا دیگر طعم طلوع را نچشیده است اوج نگاه زینب (س) حادثه دشت نینوا را دنبال می ‌کند و گوش صحرا سنگ صبور نجوای آرامش او می شود و گویی لحظه ای چشمانش برق آفتاب را چون شاهدی روشن نشانه می ‌رود، زینب (س) بلند می شود و هم چنان واژه های گفته و ناگفته خویش را بر دوش خستگی ‌هایش می ‌گذارد و باز هم می ‌ایستد، دشمنان اهل بیت (ع) رعب این ایستادگی ها را بارها تجربه کرده‌اند. 

بقیه در ادامه مطلب



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

نظام های سلطه گر جهانی بعد از انقلاب اسلامی در ایران و خارج از ایران برای دو جریان برانداز در جمهوری اسلامی ایران شامل افراد و جریانات تکنوکرات های کارگزارانی و جریان چپ اصلاحاتِ آقایان هاشمی و خاتمی مجامع فرهنگی تاسیس می کنند و به بهانه های مختلف این افراد را به پول و موقعیت و شهرت می رسانند و در سایه همین اقدامات و با همکاری همین افراد خیلی از جوانان نخبه کشور را از ایران خارج می کنند.   

این سلطه گران از سیصد سال قبل به این طرف برای سلطه بر کشورهای مسلمان سالها زبان عربی آموختند تا بتوانند بر مفاهیم کتاب مسلمانان مسلط شوند، آنها فهمیدند که در اعصار مختلف آیات این کتاب را گروهی از عالمان و ان تفسیر می کردند و پی بردند که اکثریت ون آگاه و متعهد هوشیاری لازم را برای مبارزه با سلطه گرانِ غارتگر دارند، لذا اول سراغ برخی از دولتمردان و یون بی کفایت و غیر متعهد که تشنه قدرت و ثروت بودند و ضعف شخصیتی داشتند رفتند و آنها را تحت عنوان شبه روشنفکران لیبرال زیر نفوذ و تسلط خود گرفتند.

این سلطه گران با دست بردن در جیب کشورهای جهان سوم به پیشرفت و ثروت رسیدند و اکنون با نفوذ در همان کشورها ادعا می کنند اگر شما هم می خواهید مثل ما اروپائی شوید و پیشرفت کنید باید اول فرهنگ ما را بپذیرید آنها با ادعاهای واهی حقوق بشری و دموکراسی و بی حجابی و همجنس گرایی و FATA و سند2030 و امثالهم خود را برتر از انسانهای دیگر نشان می دهند تا اراده برخی از مسئولان ضعیف را در درون دولت ها و پارلمان ها تحت تسلط خود بگیرند، هر زمانی هم که با تهدید و قدرت نظامی و تحریم ها نتوانستند به اهداف شوم خود برسند با حیله گری از طریق مذاکرات و توافقات و با همکاری موثر همین لیبرال ها اهداف خود را محقق می کنند.



ولی اگر نظام سلطه با همکاری همین نفوذیهای خود در درون دولت و مجلس ایران صد تا سند FATF دیگر را تصویب کنند ولی آنها باید بدانند تا زمانی که ت در این مملکت اعتبار دارد این افراد برای اروپائی کردن ایران با مشکل مواجه خواهند بود چرا که ون آگاه و مبارز قرنهاست که عقل و هوش توده مردم ایران بوده اند و اگر رسانه های جهنمی آنان به ون و علما توهین و آنها را و شیخ و ملا و عقب افتاده می نامند به این خاطر است که اکثریت قریب به اتفاق ون و علما در همه زمینه ها اهل علم و دانش روز بوده اند از ابوریحان بیرونی، محمد زکریای رازی (کاشف الکل)، ابو علی سینا، خواجه نظام الملک، غیاث الدین جمشید کاشانی (ریاضی دان بزرگ جهان) و خیلی علما و ون دیگر همه لباس اهل علم که همان لباس ت است را بر تن داشتند. 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه ‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیت ‌های خودتان را به ‌کار بگیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید. مقام معظم رهبری امام ای (حفظ اله)  (1392/11/23)

 

در تاریخ انقلاب اسلامی ایران روسای جمهوران زیادی آمدند و رفتند بعضی از آنها توانستند وظیفه انقلابی مردمی خود را با اقتدار و احترام به اتمام برسانند، بعضی ها هم یا شهید شدند یا قهرمان شدند یا فراری و خائن شدند و نیز رئیس جمهورانی هم بودند که یا بی آبرو شدند و مُردند و یا اینکه مُردند و آبرویشان هم رفت.

آقای نانی بود که آقایان رفسنجانی و خاتمی در سفره مردم ایران گذاشتند مردم تا زنده اند آنها را نمی بخشند زشتی عمل آنها در قبال تحمیل آقای به ملت ایران کمتر از زشتی قرارداد ترکمانچای نبود تحمیل توسط این آقایان سیلی به آزادی و حُریت ایرانی بود، سیلی به انقلاب و ارزش های اسلامیِ بود.

آقای فکر می کند آقایان رفسنجانی و خاتمی با آن همه قلدری و دیکتاتوری جز عقب انداختن تحقق اهداف انقلاب کاری دیگری انجام دادند؟ خیر، این آقایان نئولیبرالی وقتی یقین حاصل کردند با رسانه های داخلی و خارجی خودشان می توانند مردم را در ناآگاهی نگه دارند رای به براندازی دادند، و برای این کار به یک دیکتاتور مثل آقای نیاز داشتند دیکتاتوری که می دانستند به محض قدرت گرفتن، علیه انقلاب سرکشی خواهد کرد، که کرد ناآگاهی مردم نیاز همیشگی آنها برای به قدرت رسیدن است.

بعد از سال 1368 طیف خاص رفسنجانی ها بلافاصله قدرت را در قوه اجرائی ریاست جمهوری اسلامی ایران به دست گرفتند نود درصد آن جوانان، همین دولتی های پیرمرد امروز هستند که تمامی نسخه های اقتصادی شان را نسخه های نئو لیبرالی قرار دادند و همین حلقه دقیقا امروز سر پلِ تمام ساختار اقتصادی ایران شده است، تحت عنوان دولتی شدن بخش زیادی از کارخانه های ما دولتی شد و مدیریت اش دست اینها افتاد.



سی سال است تفکر فاسد این افراد قدرتمند به مانع اصلی تفکر انقلابی و روحیه جهادی تبدیل شده و امروز این تیم بدترین گونه های مدیریتی را اجرائی می کند از بازار بی در و پیکر ارز و گرانی های وحشتناک و تورم های فلج کننده که این روزها فاجعه آفرین شده است.

راز انتخابات و تغییر رئیس جمهوری در ایران رازی است که به این زودی ها برملا نمی شود، چرا، چون وارثین نئولیبرال ها عمدتا تندروهای چپ دیروز یا نیروهای خودسر اول انقلاب هستند و یا غیر انقلابیون مسئله دار شامل اصلاحاتی ها، احمد باطبی ها و کارگزارانی ها و اعتدالی ها هستند، همگی اینها میراث آقایان رفسنجانی و خاتمی اند که برای حذف انقلاب و تشکیل دولتی لیبرالی به سبک اروپائی، قوه اجرائی کشور را در جهت مخالف اهداف انقلاب بر کشور مسلط کردند، آقای آنها را باور کرد و سنگ بنای دولت لیبرالی را گذاشت ولو تحت لوای راه امام و انقلاب، حالا آقای اگر به ولی نعمتان خودش متهم نشود این راز را حفظ خواهد کرد.

بقیه در:  ادامه مطلب



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

از آن زمانی که فریاد سرخ خون از گلوی عاشورا برخاست پژواکی در قله‏های بلند اعصار و قرون در افتاد که تا آن سوی مرز ابدیت طنین افکند و در سینه سوزان عاشقان ایثار و شهادت جاودانه شد، عاشورا روز هجرت آگاهانه و جانبازی عاشقانه در راه دوست بود که پرده از چهره همه زشتی‏ها ‏کشید و پلیدان را رسوا ساخت، عاشورا مشعل فروزان معرفت است که فرا روی انسان‏ها قرار گرفته است.

امام حسین (ع) کسی نبود که در برابر ذلت و بیداد سر خم کند و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود ذلت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش و رهروان پدرش و شیعیانش تحمیل گردد، و او مرگ پر عزت و افتخاری جاودانه را بر زندگی ذلیلانه برگزید، آنها بلند آوازه شدند و غیرت و مردانگی و آزادی و افتخار را برای مسلمانان به خصوص شیعیان تا ابد باقی گذاشتند.

امام حسین به تمام جهانیان در طول تاریخ نشان داد که چه کسانی در برابر او صف آرایی کرده بودند و امروز برای بشریت هیچ نقطه مبهم و تاریکی باقی نمانده که در برابر امام حسین (ع) چه گروه جاهل و متحجر و دنیا طلبی صف کشیده بودند.

مردمی که جهالت، زودخشمی، ظاهرگرایی، تردید و هیجان‌زدگی و خشوع شرک ‌آمیز در برابر ظلم و داشتن تکبر همراه حماقت در برابر مظلوم از خصوصیات آنان بود، اینان کسانی بودند که نرم خویی را همیشه با درشتی پاسخ می گفتند و در عوض در مقابل ظالمان و ستمکاران ناتوان و درمانده بودند، کسانی که عجولانه و بی ‌تدبیر گام پیش می نهادند و تسلیم در برابر ندامت از خصوصیات بارز آنان بود و در صحنه عمل چنان شتاب ‌زده پای در عمل می‌ نهادند که فرصتی برای تفکر و تدبیر باقی نمی گذاردند و چه زود هم کارشان به پشیمانی می‌ کشید و عجیب تر اینکه برای جبران پشیمانی شان نیز به راه‌ هایی می ‌افتادند که بازگشتی نداشت و همین روحیه بود که باعث شده بود بنیان خوارج از آنجا شکل بگیرد.

امام حسین (ع) ضعیفی که باید برای او گریست نبود، او آموزگار بزرگ شهادت است که اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه می دانند بیاموزد که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است، او ماندگارترین باور را بر پهنه زمان نگاشت.


امام حسین (ع) در آخرین لحظات زندگی خود طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر (ع) را قربانی حقانیت قیامش قرار داد و با این عمل اندیشه فلاسفه و بزرگان عالم را متحیر ساخت که چگونه در این دم آخر با آن همه مصائب جانکاه و افکار متلاطم و عطش و کثرت جراحات باز هم از مقصد عالی خود دست برنمی داشت و با اینکه میدانست بنی امیه ستمگر بر فرزند صغیرش هم رحم نخواهند کرد برای بزرگ نمودن مصیبت ها بچه شیرخوار خود را بر سر دست گرفت و تمنای آب کرد ولی با تیری بر گلوی بچه جواب شنید قصد امام حسین (ع) از این حرکت هدایت خلقی بود که زر و زور کورشان کرده بود و گرنه در آن حالت که امام همه یاران و اهل بیت خود را از دست داده بود آب از گلوی آن بزرگوار پایین نمی رفت که تقاضای آب کند، امام در آن لحظه هم تشنه هدایت خلق بود.

بقیه در ادامه مطلب 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

امروز دین خدا کامل شد و بار رسالت نبوی تمامی انبیاء الهی به سر منزل مقصود رسید و آن دست نورانی قرآن ناطق بود که تا عرش خدا اوج گرفت هر دو دست نشان عظمت همدیگر بودند،ُُ عظمتی که خداوند آن را در ادیان دیگر بشارت داده بود.

غدیر جریانی از جوشش یک تفکر اصیل از آخرین رسالت الهی برای ساختن، بوجود آوردن و خلقت امامت و ولایت است و ارزش غدیر به دلیل شخصیت یگانه و بزرگوار حضرت علی (ع) است و ذوالفقار برترین حدیث مردانگی و نهج البلاغه گویاترین مرتبه ایمان و علم اوست.

ای مولای ما ، ای مظهر رسالتِ تمامی پیامبران، ای کمال تولد انسان و ای جوهر همهِ انقلاب‌ های توحیدی سکوت 25 ساله تو بلندترین فریاد تاریخ است که طنین اش هنوز هم ردپای مظلومیت و عدالتت را در بستر تاریخ منعکس می کند، عدالتی که جهان امروز از شرق تا غرب عالم، همگی تشنه عدالت غدیر هستند.

مبارک باد آغاز ولایت و امامت پرنورت بر همه دوستداران و رهروان و عاشقان نام نیکویت ای امام علی (ع) جان.

عید خجسته، پُر برکت و سراسر نورِ غدیر خم بر رهروان راهش و به مقام حضرت ولی عصر (عج الله تعالی) و بر همه مردم ایران و مسلمانان جهان و به رهبر مسلمانان جهان امام ای (حفظ اله) مبارک باد.

فارغ از هر دو جهانم به گل روى على(ع)               از خم دوست جوانم به خم موى على(ع)

طى کنم عرصه ملک و ملکوت از پى دوست‏              یاد آرم به خرابات چو ابروى على(ع)


 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آقای باید بداند الان دیگر فرار از علت و انکار تدبیر وجود ندارد، ایشان تدبیر خودش را شاخص دولت و نماد رفاه اقتصادی مردم ایران قرار داد و امروز ثابت شد تدبیری که خدا به لیبرال ها داده از انتقاد سازنده انقلابی ها بهتر و کاراتر نیست چرا که این تدبیر فاسد و پر از رانت و اختلاس مثل سلول های سرطانی همه پیکره نظام مدیریتی کشور را فرا گرفته است.

تدبیر آقای این بود که نود درصد از معاونان و وزرا و افراد کابینه اش را از اصلاح طلبان و کارگزاران و افراد ستادهای و انتخاب کرد، که وجه مشترک همه آنها همکاری در فتنه سبز بود و هیچ تضادی در منافع و عواید حاصل از آن با هم نداشتند.

آقای باید بداند تاوان نادانی نابودی نیست، ایشان ترکیبی از نیروهای امنیتی جریان اصلاحات و کارگزارانی را از گورستان ی فتنه 88 بیرون کشید و راهی کلیدی ترین مراکز تصمیم گیری قوه اجرایی و اقتصادی کشور کرد، وزرا و معاونانی که غالبا به دلیل تحصیل در غرب نسبت به دین بی تفاوت و حتی عِرقِ ملی هم ندارند، اینها چون شخصیتی انقلابی ندارند لذا نمی توانند از منافع مردم و انقلاب دفاع کنند و به خاطر نداشتن تخصص و تعهد در همه کارهای مملکت درمانده اند.

این جریانات ی درون دولت از همان سال92 به مسیر انقلاب اعتقادی نداشتند و معتقدند پیشرفت و توسعه اقتصادی امکان ندارد مگر از طریق ارتباط و تعامل با آمریکا و از همان سال به بهانه حل مسئله هسته ای به دنبال رابطه و تعامل با آمریکا بودند، هدف آقای در مذاکرات با آمریکا چیزی نبود جز ایجاد هزینه از جیب ملت ایران برای دوستی با آمریکا، ایشان می خواست با آمریکا رابطه برقرار کند تا مردم ایران را به کسانی بشناساند که آقای را بهتر از ما می شناختند.

اینها به شدت شیفته رابطه با آمریکا هستند و این طبیعی بود که روی این شیفتگی خود، تعامل با جهان، تنش زدایی، اعتماد جهانی، رشد اقتصادی، عزت پاسپورت ایرانی و غیره بگذارند، نتیجه این شیفتگی ها این شده که اینک امتیازات موهومی را از اروپائیان مطالبه می کند که در مذاکراه با آمریکا از دست داده اند.

اتفاقا آقای اگر زبان دنیا و سلطه گران جهان را می فهمید باید می دانست که آنها از بمب هسته ای نمی ترسند، در نظر آنها ارزشهای انقلاب اسلامی از هزاران بمب اتمی خطرناک ترند، چون این ارزش ها آنقدر محبوب هستند که می توانند قلب ها را فتح کنند و نظام استکباری آمریکا را از بین ببرند.



بقیه در ادامه مطلب 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

هر زنی دوست دارد تا در تملُکِ روح یک مرد واقعی باشد، و هر گاه این اتفاق محقق شود زن از زن بودنش لذت می برد، ن با حجاب، تافته جدا بافته ای هستند که می توانند مانع از نگاه مردان به خود شوند، در چنین حالتی است که مردها هم اگر بتوانند بیش از یک زن اختیار کنند، اما آنها فقط همین ن را دوست دارند، این ن با حجاب، که تافتهِ جدا بافته ای هستند، می توانند مانع از نگاه شوهر خود به ن دیگر شوند، و تساوی حقوق زن و مرد اینچنین می تواند به مرحله عمل در آید، و گرنه قوانین اجتماعی همه برای نقض شدن نوشته می شوند، و فیمینیسم هم جز همین قوانین است.

زن همچون آینه ای است که با حجاب و عفافِ خود می تواند مرد را غیر مستقیم وادارد که اگر بیشتر آن را تمیز کند نتیجتا، بهتر می تواند خودش را در آینه ببیند و بهتر می تواند روح همسر خود را با عشق و راستی و پاکی اخلاق، و محبت های مردانه با معنویات زندگی سیراب کند.

تو ای زن ایرانی، ای دُخت نو باوه ایران، تو جواهرِ ارزشمندی هستی که در تنها مملکت شیعه جهان زندگی می کنی، تو مانند دُری در صدف هستی، تو گوهر نایابی هستی که فقط در پوشش و حجاب مادری خود می توانی محفوظ و سربلند بمانی و خواهی ماند.

 


 


باید به کسانی که اکنون در داخل دولت و مجلس و در رسانه ها درخواست مذاکرات مجدد با آمریکا را می کنند گفت: عقلی که خدا به شما لیبرال ها داده از انتقاد سازنده انقلابی ها بهتر و کاراتر نیست.

 ++++++++++++++++++++++++++++++++++

ایران اسلامی فردا همان ایران اسلامی دیروز و امروز است و مذاکره با آمریکای امروز فرقی با مذاکره با آمریکای دیروز و فردا نمی کند، چون ماهیت آمریکا تغییری نمی کند، مذاکره با آمریکای امروز یعنی واگذار کردن سنگرهای فتح شده دیروز و امروز یکی بعد از دیگری.

خصومت آمریکا علیه ایران تنها شامل گذشته و حال نمی ‌شود، بلکه آنان در آینده نیز انگیزه فراوانی برای دشمنی با ایران دارند و اگر به تاریخ روابط ایران و آمریکا و خوی و خصلت آمریکائیها بنگریم وضعیت وم یا عدم وم مذاکره با آمریکا برای ما روشن می شود و می‌توانیم براساس رفتار آمریکا در گذشته و حال، وضعیت روابط با او را در حال و آینده مورد ارزیابی قرار دهیم.

تاریخ ی ما ایرانیان نشان می دهد که از حدود هفتاد سال قبل که آمریکائیها به ایران پا گذاشتند تا سیزده آبان1358 که به عنوان جاسوس در ایران گرفتار و بیرون انداخته شدند همواره برخورد تحقیرآمیزی با ایرانیان داشته‌ اند، بعد از انقلاب آنها ضربات فراوان و جبران ‌ناپذیری بر مردم و نظام ایران وارد کرده‌اند، آنها با تصویب بودجه های چند صد میلیارد دلاری در کنگره و سنای آمریکا آشکارا در صدد سرنگون کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی بر آمده و هنوز دستهای آغشته به خون آنها به عنوان مسبب اصلی در ریختن خون پاک شهدا در هشت سال دفاع مقدس و حمایت از گروههای تجزیه طلب و تحریم های پی در پی اقتصادی و دارویی و صنعتی و صدها جنایت بی‌ شرمانه دیگر علیه ملت ایران قابل مشاهده است.

عبرت از تاریخ پندی است که خداوند عالم در قرآن کریم به عنوان تنها الگوی جهانیان ما را به عبرت گرفتن ار تاریخ فرا می خواند، تاریخ ایران و غربیان به ما می گوید از آن زمان که استعمارگران انگلیسی و آمریکایی پایشان را به داخل ایران گذاشته اند فقط از طریق همین مذاکرات ها توانسته اند قراردادهای خائنانه و معاهده های ننگین و تحمیلی را با دادن وعده های فریبنده و دروغین، غارت ها، تفرقه ها و تجزیه ایران را به سرانجام برسانند، آنها با ادعاهای واهی حقوق بشر، دموکراسی، امنیت جهانی، سند FTAF و امثالهم می خواهند خودشان را برتر از انسانهای دیگر نشان دهند، تا اراده برخی انسانهای ضعیف را تحت فرمان خویش بگیرند.


بقیه در ادامه مطلب 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آقای چرا ؟ چرا هنوز هم در تلاش برای نگه داشتن لاشه متعفن برجام هستید؟ چرا می خواهید دوباره گزیده شوید؟ چرا می خواهید دوباره با اروپا مذاکره کنید؟ باور دارید برای چیزی بیشتر از تدبیر و اعتدال خودتان باید مذاکره کنید؟ می شود بگوئید آن چیست؟ اصلا خودتان می دانید چیست؟ به خاطر لجاجت یا تسویه حساب ی، شایدم به خاطر انتقام یا آبرو، یا به خاطر کشور یا چیزهای دیگر، برای شما همه اینها توهم هستند آقای ، خطای دیدگاه ، نداشتن بینش ی، انقلابی نبودن، تفکر انقلابی نداشتن و عوض آن تفکر لیبرالی داشتن. 

تفکر لیبرال تکنوکرات هایی که از ساختارهای موقتِ ذهن های احساسی ، جاهل و زود باور و گاها جاسوس و خائن نشات گرفته و ناامیدانه سعی دارد تفکر بی معنی و بیهوده لیبرالی خودش را در مذاکرات مجدد با اروپائی ها هدفمند جلوه دهد، همه اشخاص دست اندر کار مذاکرات ، بیهوده هستند، درست مثل خودِ برجام، اگر چه فقط ذهن منحط لیبرال های ترسو و بزدل ی می تواند چیزی بی رمق مثل اعتماد به آمریکا را اعتماد جهانی بخواند، آقای تا حالا باید متوجه شده باشید که در برجام موفق نخواهید شد، ادامه دادن مذاکرات برجام با اروپا بی فایده و پر ضرر است، چرا آقای ؟ چرا ادامه می دهید؟.

آقای نباید زیاد نگران اعتماد جهانی باشید، چون به هر حال دوست و دشمن می دانند تا وقتی انقلاب اسلامی از عزت و آزادگی مستضعفان و ستم دیدگان منطقه و جهان حمایت می کند، تنها سرانِ سلطه گر جهانی ایران را دشمن خود می دانند.

آقای قبلا انتخاب خود را برای مذاکره با اروپا و آمریکا کرده است، حالا باید بفهمد چرا قبلا چنین انتخاب های فاجعه باری را انجام داده است، مذاکرات دولت با آمریکا حماقت نبود، معامله کردن شان حماقت بود، قرارداد برجام نیز همچون قرارداد سعدآباد بر بطالت است، و در آینده هیچ ذکری از مذاکره کننده لیبرالی تا به ابد نخواهد بود و در ایام آینده همه چیز به تمام نوشته خواهد شد که مذاکره کننده آگاه چگونه می میرد، آیا نه مثل یک مذاکره کننده نادان.

اکنون واضح ترین سوال ملت از آقای این است که ایشان چطور می خواهند سه سال دیگر چنین دولت بدون آرمانی را اداره کنند، نه خلاقیتی، نه تحرکی، نه انقلابیگری، دولتی که هیچ مبنائی ندارد حتی م خواندن رژیم صهیونیستی از طرف آقای در اتریش یک جرقه کاسب کارانه بود و نباید زیاد به سخنان ایشان بها داد، مگر می شود عاشق رابطه با آمریکا بود و رژیم غاصب اسرائیل را قبول نداشت؟

نماد دولت آقای همین برجام است، برجامی که نوعی از کنترل و بازتاب ذهنی بعضی از مسئولان دولت آقای ست، مسئولانی که در دادگاه عبرت برجام هنوز هم چشم به آپدیت شدن برجام دارند و دل ساده مردم ایران اگر بد زبانی ها و تهمت ها و توهین های پنج ساله سخنان آقای به ملت را ، فرار به جلو حساب نکند، چه حساب کند؟.

 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

فقط ادعای راه امام راحل را کردن شرط نیست، چون این تمامِ دِینِ امام بر گردن ما نیست، بلکه تداوم و ماندن بر راه انقلاب اصل است، ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است نه چیز دیگر، نه نژاد نه ثروت و نه حتی فرزند یک شخص عالم بودن، زیرا فرزند یک عالم بودن نیز تضمینی بر گمراه نشدن یک انسان نیست، همان گونه که یار امام راحل بودن، دلیلی بر انقلابی ماندن همه یاران امام راحل نشد.

جایگاه یک انسان را ایمانش تعیین می کند، نه نژاد نه مقام و نه ثروت، برای آنکس که ایمان واقعی دارد توانگری و فقر دو روی یک سکه اند، یک نفر رئیس جمهور یا وزیر یا ژن خوب است و دیگری یک راننده تاکسی یا لبو فروش و بی سواد، اما نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خداوند بر دوش هر کدام از انسان ها نهاده مهم است، ارزش آدمی به عملکرد اوست نه مقام و رتبه ظاهری و یا ثروتش، چون ثروت واقعی هر انسانی هم میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است.

اکثریت مسئولین دولت شش سال است گوئی این سخنان امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) را فراموش کرده اند که فرمودند: مردان بزرگ که خدمت های بزرگی به مردم خود کرده ‏اند اکثر ساده زیست و بی ‏علاقه به زخارف دنیا بوده ‏اند و آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می‏ دهند و در مقابل زور و قدرت های شیطانی خاضع و نسبت به توده‏ های ضعیف ستمکار و زورگو هستند ولی وارستگان بر خلاف آنانند.

باید راه واقعی امام راحل را ادامه داد، امامی که خود را در محضر خدا می دید، استقلال و منیَتی نه برای خود و نه برای دشمنان خدا نمی دید، برای کدخداها کمترین حیثیتی قائل نبود، لذا نه می ترسید، نه مأیوس می شد و نه هرگز دچار غرور می گشت، او ایمان داشت‏ این انقلاب با اراده و کمک خداوند مکانی برای ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان است تا به مومنان بشارت دهد و به ظالمان هشدار .

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

امروز مردم ایران نیازمند داشتن تفکری انقلابی و روحیه جهادی اند اگر تفکر انقلابی در مردم ایران شکوفا نشود نام اسلام و ایران و ایرانی از صفحه روزگار محو خواهد شد امروز اسلام و ایران نیازمند اتحاد و همدلی هستند و این روح حقیقی قرآن است که با افکار آزادیخواهانه و عقاید مترقی انقلاب اسلامی تطبیق میکند این بی نظمی ها، بی ربطی ها و بی تدبیرها در کشور ربطی به قوانین اسلام ندارد این مقرراتی ست که تفسیر کنندگان و سازش پذیران دولتی از اسلام توصیف می کنند که نتیجه اش چه می شود؟ سلطه استعمار آمریکائی صهیونیستی در قالب FATF و 2030 و CFT و امثالهم، این سایه شوم را یک مشت یهودی نژاد پرست اداره می کنند که روحیه عصیان گری دارند و مدام می گویند ما برترین انسانها هستیم در حالی که فرمان سوم حضرت موسی (ع) چه بود؟ خضوع و خشوع و نشان بندگی و استغفار ، ولی آیا اینان این چنین اند؟ اگر قرآن نبود قداست تورات و انجیل بقائی نداشت، خداوند به بنی اسرائیل فرمود: شگفتی در کفر و انکار شماست که نشانه های قرآن و خاتمیت را که در کتاب آسمانی تان آمده تحریف و پنهان می کنید، طبق گفته قرآن دشمن ترین انسانها را برای مسلمانان و مومنین در قوم یهود می یابیم، ایران برای نابودی استعمار و استبداد و پرورش آزادگی و عزتمندی بشریت، همه امت اسلام را به اتحاد و همبستگی و به ظلم ستیزی و آگاهی دعوت می کند، آمریکائیان با هر لباس و به هر صورتی که جلوه کنند خائن هستند و این تفکر انقلابی و روحیه ای جهادی و خودکفائی هاست که حقانیت ایران و اسلام و انقلاب اسلامی را در جهان گسترش داده و می تواند توطئه های شوم آمریکا و اسرائیل و انگلیس را خنثی کند.

 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

انقلاب اسلامی فجر جدیدی در تاریخ بشریت گشوده و یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر است که به دست مردان بزرگ با عشق، ایمان، عقل و شجاعت بوجود آمده است.

انقلاب اسلامی یکی از شاهکارهای بزرگ تاریخ بشر بود و شاهکارهای بزرگ تنها و تنها با عشق و ایمان بوجود می ایند. 

انقلابی که جلوه گاه کرامت مردم ایران و بلندای مقام جمهوری اسلامی ایران است و در برازندگی اش همین بس که پایبند به اصول خود است صلح را مقدم بر جنگ می داند چون با این همه بیداد علیه آن هنوز سلاح اش در غلاف است.

انقلاب اسلامی عهده دار منزلتی در جهان است که یکه و بی همتاست انقلابی که مبنا و مقصد دارد، افق و حرکت دارد انقلاب اسلامی توانست ثمره اصلی خود را که اسلام انقلابی ست را به یک ضرورت طبیعی و تاریخی و بر اساس سنت های تغییر ناپذیر الهی به عنوان نمادِ پیروزی حق بر باطل در دوران معاصر جلوه گر کند.

اسلام انقلابی روزنه های نجات بخش دین مبین اسلام را باز کرده و سرنوشت کمال انسان را در امتداد راه آن قرار داده است انقلابی که به مردم ایران آموخت از نداشته های خود شروع کنند انسان هائی که به شناخت اسلام انقلابی نائل نشده باشند در تاریک ترین مراحل نادانی خود قرار دارند.

مبارزه چهل ساله مردم ایران با دولت های قدرتمند و استعمارگر جهانی که با سلطه و چپاول سیصد ساله آنها در تمامی نقاط جهان همراه بوده داستان یک مبارزه تاریخی و شگفت انگیز جهانی ست که توسط یک انقلاب خارق العاده با رهبری خارق العاده و مردمی به پا خاسته ای که رخوت و سستی قرون را کنار گذاشته اند ظهور و بروز یافته تا درخشش یک حقیقت جادوانه را در جهان معاصر رقم بزند.

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

اسرائیلیان غاصب آوارگان و تبعید شدگانی هستند که خداوند عالم اسکان دائمی در هر زمینی و عبادت بر هر قبله ای را بر آنها حرام کرده است، این قوم رانده شده از رحمت خداوند از طرف همه پیامبران و ادیان الهی مطرود گشته اند اینان رژیمی هستند که در طول تاریخ به هر خاک و سرزمینی پا گذاشته اند، جهنمی سوخته را در پشت سر خود باقی گذاشته اند قرآن کریم به عنوان تنها الگوی مسلمانان و جهانیان گروه بسیار زیادى از ستمگران یهود را به خاطر ظلم و ستم شان به شدت سرزنش نموده و کشته شدن پیامبران و خیانت به آنان را بوسیله اینان را بر شمرده است به طوری که خداوند متعال در قرآن کریم حقایق زیادی در باره خیانت و پیامبر کشی این قوم سرکش و خیانت کار نقل می کند و سرگذشت این قوم و اجدادشان را مایه عبرت ما مسلمانان می داند قرآن کریم به نوعی از اینها به نام قوم آواره نام برده است و برخی از ویژگیهای بارزی که باعث شده اینان از دنائت و پستی ویژه ای برخوردار باشند را یاد آور شده است و به خاطر همین گناهان بی شمارشان بود که چهارصد سال زیر یوغ بندگی و اسارت مصریان بودند و لذا حقارت و خفت در وجودتان عجین شده است تاریخ رجز خوانی های این حقیران را از زبان خود و اجدادشان بارها و بارها در پشت میادین جنگ شنیده است اینان هر کجا عرصه کارزار برایشان تنگ شود عادت دارند وارونه التماس کنند در جتگ های غزه و حزب الله به خوبی شاهد این التماس های وارونه اسرائیل بودیم و تو ای شهر اورشلیم ای اولین پایگاه خدا پرستان عالم که می بایست اولین مرکز ایمان الهی در عالم باشی اینک در دست این صهیونیست های غاصب به زندان و شکنجه گاه مسلمانان خدا تبدیل گشته ای ای قدس به یاری خدا و با دعای بندگان خدا جبهه مقاومت بزرودی تو و مومنانت را آزاد خواهند کرد. آمین یا رب العالمین 

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

اکثر مردم در زمان رای دادن به تناسب عقل شان می اندیشند و زمانی که چیزی را ندانند اغوا و فریب پدید می آید و این فریب خود آغاز نادانی ست و حکومت بر نادانان آسان، در آنجا که تدبیر لجوجانه  و خیانت کارانه عقل یک انسانِ و عناد اش با حق به انتهای خود برسد حقیر بودن تدبیر و شخصیت آن انسان نمایان می شود.

عقل برتر در عدم اظهار به تیز هوشی ظاهر میشود، صدای برتر در سکوت متجلی می شود، ت برتر در عدم آشکار ساختن تصمیم نهفته است و تدبیر برتر در شناخت شخصیت خویشتن به دست می آید تا انسان را آنچه هست معرفی کند نه آنچه می گوید، خداوند عالم تدبیر را برای بازیچه و عوام فریبی به انسان  نداده است برای تدبر و تفکر و انتخاب بهترین گزینه ها به انسان داده است.

آقای از تدبیر حرف می زند ولی هیچوقت تدبیر مناسبی ندارد درد تدبیر درد نظام است ایشان نه تدبیرش را می شناسد و نه خودش را، آقای اگر بخواهد خودش را بشناسد یک آینه او را کفایت می کند و اگر بخواهد تدبیرش را بشناسد باید ویژگی های شخصیتی خودش را که عدم شناخت خویشتن و اصول نیازهای طبیعی و معنوی و شیوه های صحیح تأمین آنهاست را بیاموزد، پرهیز از غفلت از هدف اعلای زندگی اش و متزل بودن در اعتقاداتش و ارزش های دینیِ اش را یاد بگیرد که به اسارت تدبیر و عقل و رکود اندیشه اش با خیالات همراه شده است که نتیجه اش اظهار نظر های متخصصانه بدون علم و تخصص لازم و نداشتن هدفی آرمانی و انسانی و انقلابی و پویا که در این شش سال خودش را نشان داده است، همه اینها از علائم نشناختن آقای از خودش، تدبیرش و شخصیت اش حکایت می کند ایشان کافیست به اظهاراتی که به تازگی عنوان می کند بنگرد که کاملا با پیشینه خودش در تضاد است، تدبیری که نتیجه اش برای مردم فاجعه بار، خسارت محضی و فاجعه آمیز بوده است.

هر انسانی از یک شخصیت و تدبیر ذاتی برخوردار است که همان روحیات تعیین کننده هدف و خط مشی  

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

در همه ممالک و در همه ادیان همواره شبه روشنفکران منفعت طلبی وجود داشته اند که بر نادانی و ناآگاهی بعضی ن برای بی حجاب شدن دامن زده اند و حالا با رسانه های جهنمی خود و خصوصا در فضای مجازی تبلیغ می کنند که برای رفع ظلم و محرومیت از زنها باید ن بی حجاب شوند و از بند اسارت حجاب آزاد شوند و مثل ملل ما پیشرفت کنند ولی این صحیح نیست چون این طوری ظلم به زنها مضاعف می شود و حیثیت و ناموس ن در مقابل دیدگان مردان ناآگاه و بی سواد و هیز چوب حراج می خورد، مگر آن زنی که بی حجاب می شود دیگر به او ظلم نمی شود؟ مگر در اروپا و آمریکا که مهد بی حجابی است ن مورد ظلم مردان قرار نمی گیرند؟ مگر ن در جامعه فاسد زده و فرهنگ منحط و مبتذل غربی کتک نمی خورند و شخصیت آنها بازیچه مردان هوس باز قرار نمی گیرد؟ به راستی آیا برای والا نگاه داشتن مقام و شخصیت نِ یک جامعه، باید آنان را بی حجاب کرد؟ مگر نمی شود حجاب داشت و درس خواند و پیشرفت و مهارت پیدا کرد؟ در توجیه غلط بی حجابی برای آزادی ن نباید تاریخ را تحریف کرد، مملکت ما را علم و صنعت و بصیرت پیش می برد نه تقلید ادای غربی ها و یاد گرفتن فرهنگ بی حجابی و مد گرایی و هم جنس گرائی و هزاران فرهنگ منحط و مبتذل دیگر.

و تو ای زن ایرانی، ای دخت نو باوه ایران، تو جواهرِ ارزشمندی هستی که در تنها مملکت شیعه جهان زندگی می کنی، تو مانند دُری در صدف هستی، تو گوهر نایابی هستی که فقط در پوشش و حجاب مادری خود می توانی محفوظ و سربلند بمانی و خواهی ماند.


 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

برای آمریکائیان ماندن تحریمها و اضافه کردن تحریم ها راهی قدیمی بود برای رسیدن به یک هدف جدید، ولی برای دولت امتیاز دادن به آنها به امید برداشتن تحریم ها راهی جدیدی بود برای رسیدن یک هدف قدیمی .

برای آمریکائیان تحریم ها هدف نبودند، یک ابزار بودند برای رسیدن به هدف ، ولی برای دولت آقای ، لبخندها ابزار بودند برای رسیدن به هدفی که قیام کربلا را درس مذاکره می خواند.

آمریکا تنها سلاح اش علیه ایران همین تحریم ها بود و در نظر آنها ارزشش خیلی بیشتر از همه دشمنی ها و اقدامات جنایت کارانه شان است که تا به حال علیه مردم و دولت ایران مرتکب شده اند.

فقط دو کشور ارزش این تحریم ها را می دانند اول خود آمریکائیان هستند که بخواهند آن را از دست بدهند و دوم ایران است که می خواهد آن را به دست بیاورد.

شیوه جنگیدن در صحنه دیپلماسی و چگونگی آن اهمیت فراوانی برای بقای یک ملت دارد و در اصل جنگ مرگ و زندگی، شرافت و عزت و فرهنگ یک ملت در میان است اینجاست که شیوه جنگیدن در صحنه مذاکرات که همان صحنه واقعی جنگ است باید به چشم یک جنگ واقعی و تمام عیار نگریسته شود آنها با ت و درایت استکباری شان قرنهاست که بر سر بعضی از مسئولین افراد جهان سومی های به ظاهر روشنفکر درس خوانده در غرب می زنند و اینک که جنگ اقتصادی آمریکا با ایران به خاطر ناتوانی و شکست هایشان در جنگ های نیابتی با ایران کشیده شده و تحریم هایشان هم شکست خورده، لذا ناچارا جنگ را به صحنه های دیپلماسی و فضاهای مجازی کشیده اند چرا که بیشترین امید آنها به این است که مردم ایران ت خارجی ایران را منبع مشکلات اقتصادی خود بدانند تا مردم را نسبت به نظام دلسرد و بدبین کنند.

در مذاکرات برجام این دولت نه حد تدبیر را می دانست نه حد اعتدال را، در واقع این آمریکائیان بودند که اعتدال را در برجام به کار بردند تا جائی فشار آوردند تا استخوانها نشکند تدبیر را تا جائی به کار گرفتند تا کسی به نیاز شدید آنها به مذاکره پی نبرد آمریکائیان باید برای یک مذاکره نیم ساعته با دولت ایران ماهها انتظار می کشیدند ولی آقای همان اول با ولعی زیاد آمریکا را کدخدای جهان اعلام کرد و همان اول بازی را باخت ، مقام معظم رهبری بارها فرمودند: چون اینها به خاطر نداشتن عقلانیتِ عُقلائی همزمان هم ما را تهدید به حمله نظامی می کنند و هم تهدید می کنند که شما نباید سلاح متعارف بسازید تا از خود دفاع کنید لکن عقیده پوچِ آنان برای جهانیان اعتباری ندارد لذا محکم مذاکره کنید عقب نشینی نکنید و برای مذاکرات شرط ها گذاشتند.

ولی و مسئولان این دولت اگر خودرای نبودند وقتی مقام رهبری معظم فرمودند: من نگرانم باید غرور شان را کنار می گذاشتند و به فکر پیشرفت کشور و چرخیدن زندگی مردم می بودند ، در واقع این نگرانی مقام معظم رهبری بر اساس درکی درست و واقعی از شناخت دشمن بود منویات و نصایح مقام معظم رهبری به خاطر مصلحت مردم و سربلندی اسلام است تا مسئولان و مردم کمتر فریب بخورند و همین دشمن شناسی دقیق ایشان است که از محوری ترین مسائل دفاعی کشور در تمامی زمینه هاست و درعرصه های مسائل ی و اجتماعی و اقتصادی این دشمن شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از مهمترین عوامل در تأمین امنیت فردی و اجتماعی مردم محسوب می شود بر همین اساس است که بخش زیادی از سخنان مقام رهبری امام ای (حفظ اله) به معرفی و شناخت دشمن اختصاص دارد.


 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها